امروزه استراتژی دارایی سبک و کارمزد محور (ASSET LIGHT FEE ORIENTED)، که ریسک را کاهش می دهد و رشد شرکت را با حداقل سرمایه گذاری تسهیل می کند، به طور فزاینده ای مورد توجه متخصصان صنعت و محققان دانشگاهی، به ویژه در بخش خدمات مانند صنعت میزبانی , و هتلداری قرار گرفته است.
تخقیقات نشان داده است که ALFO به طور گسترده ای توسط شرکتهای فعال در صنعت میزبانی استفاده می شود و همانطور که انتظار می رود، با این سیاست، نسبت درآمد مبتنی بر دستمزد و درجه فرانچایز افزایش می یابد، در حالی که همزمان نسبت دارایی های مشهود و شدت نیاز به سرمایه کاهش می یابد.
جالب اینجاست که ALFO با نسبت های بدهی بلندمدت شرکت های فعال در صنعت میزبانی ارتباط مثبت دارد، مطالعات نشان می دهد که این رابطه در بخش رستوران ها و هتلداری قابل توجه است.
روندی که چند سال پیش آغاز شد و شرکت های فعال در صنعت میزبانی به یک مدل کسب و کار مبتنی بر دستمزد تبدیل شدند، و از آن به عنوان استراتژی دارایی سبک و دستمزد محور (ALFO) یاد می شود ، اکنون به وضوح به عنوان یک استراتژی غالب مطرح شده است.
استراتژی ALFO شرکت های فعال در صنعت میزبانی را قادر می سازد تا املاک تحت تملک (هتل یا رستوران) کمتری داشته باشند (یا اصلا مالک هیچ یک از آنها نباشند) و با استفاده از قراردادهای فرانچایز و مدیریت، بیشتر در حوزه ی تکنولوژی و وفاداری مشتریان سرمایه گذاری کنند.
یعنی آنچه ALFO را از سایر انواع استراتژی های سبک دارایی متمایز می کند این است که به شرکت های فعال در صنعت میزبانی این اجازه را می دهد تا درآمد قابل توجهی از طریق فرانچایز و قراردادهای مدیریتی داراییهایی کسب کنند که متعلق به شرکت شان نیست و در تملک خودشان قرار ندارد.
به عنوان نمونه ای از کاربرد ALFO ، گروه هتلهای ماریوت و هیلتون ، دومجموعه از شرکت های بزرگ و هتلهای زنجیره ای فعال در جهان هستند، که در آخرین گزارش های سالانه خود به وضوح اعلام کرده اند که از استراتژی مبتنی بر دارایی سبک تبعیت می کنند.
و برای گسترش مداوم و بی وقفه ی شرکتهای خود به کسب و کار مبتنی بر دستمزد متکی هستند.
در یک قرارداد فرانچایزینگ، فرانچایز دهنده یک هزینه ی اولیه از فرانچایز گیرنده دریافت میکند و در قبال آن حق امتیاز استفاده از نام تجاری و فرآیند عملیاتی خود را به فرانچایز گیرنده میدهد.
در یک قرارداد مدیریت، یک هتل زنجیره ای، ملک هتلی را که تحت تملک خود است می فروشد اما یک قرارداد بلندمدت با خریدار امضا می کند تا در ازای دریافت دستمزد مدیریتی، به بهره برداری از ملک برای خریدار ادامه دهد.
به طور کلی، طبق مطالعات ALFO ریسک شرکتها را کاهش می دهد و به آنها اجازه می دهد تا بدون نیاز به سرمایه گذاری های بزرگ، رشد و توسعه ی خود را گسترش دهند.
تحقیقات نشان میدهد که ALFO ریسک عملیاتی را کاهش می دهد چون استراتژی دارایی سبک به معنای نسبت دارایی ثابت کمتر که منجر به کاهش اهرم عملیاتی میشود، است و همچنین دستمزد محور بودن نیز به معنای نسبت بالاتر درآمد مبتنی بر دستمزد میباشد که موجب کاهش نوسانات درآمدی میشود. در همین راستا، مطالعات نشان داده است که ALFO ریسک سیستماتیک را نیز کاهش می دهد زیرا شرکت هایی که کمتر در دارایی های ثابت و نقدینگی سرمایه گذاری می کنند، کمتر در برابر فراز و نشیب های اقتصادی آسیب پذیر هستند و برای تطبیق خود با شرایط اقتصادی انعطاف پذیرتر هستند. هنوز هیچ مطالعه ای به صراحت پیامدهای ALFO را برای ریسک مالی یک شرکت بررسی نکرده است، که بخشی از ریسک کلی است که شرکت های فعال در صنعت میزبانی با آن مواجه می شوند و نگرانی قابل توجهی برای بسیاری از سرمایه گذاران و سایر ذینفعان است.
برخلاف بسیاری از صنایع که از نظر جغرافیایی پراکندگی زیادی ندارند، صنایع وابسته ی فعال در صنعت میزبانی به طور سنتی با نیاز بیشتری به سرمایه مالی برای سرمایه گذاری در دارایی های ثابت مانند زمین، ساختمان و تجهیزات مواجه هستند و از آنجایی که بدهی نسبتا ارزان تر از حقوق صاحبان سهام است، به طور گسترده ای از دارایی های ثابت خود به عنوان منبع سرمایه برای تامین مالی سرمایه گذاری ها استفاده می نمایند.
اگرچه بدهی می تواند هزینه سرمایه را کاهش دهد و به طور بالقوه سودآوری شرکت را افزایش دهد، تحقیقات نشان می دهد که تامین مالی سنگین بدهی نیز منجر به ورشکستگی تعدادی از شرکت های فعال در صنعت میزبانی شده است.
در این مطالعه، ما سعی می کنیم با پیوند دادن ALFO، که مسلما ویژگی اصلی در صنعت میزبانی است، به تصمیمات ساختار سرمایه شرکت های فعال در صنعت میزبانی پاسخ دهیم. طبق تعریف، هم قراردادهای فرانچایز و هم قراردادهای مدیریتی به شرکت ها اجازه می دهند تا کسب و کار خود را با سرمایه گذاری کمی گسترش دهند و بنابراین شرکت ها را به سمت کاهش دارایی های ثابت سوق می دهد. از آنجایی که دارایی های ثابت را می توان به عنوان وثیقه برای استقراض استفاده کرد، انتظار می رود اهرم شرکت های فعال در صنعت میزبانی در طول زمان کاهش یابد. با این حال، افزایش درآمد مبتنی بر کارمزد حاصل از قراردادهای فرانچایز و مدیریت نیز نشان داده است که نوسانات درآمد را کاهش می دهد و منجر به صرفه جویی در هزینه های پریشانی مالی می شود. شرکت هایی که هزینه های مربوط به پریشانی مالی کمتری دارند، می توانند بدهی بیشتری را بپردازند، بنابراین نسبت اهرم بالاتری دارند.
با توجه به تأثیر ترکیبی مؤلفه های سبک دارایی و کارمزد محور ALFO بر ساختار سرمایه، تحلیل سیستماتیک تأثیر بالقوه ALFO بر تصمیمات ساختار سرمایه ضروری است.
برای دستیابی به یک وضعیت سبک در دارایی ها، شرکت ها می توانند املاک خود را بفروشند تا میزان دارایی های ثابت خود را کاهش دهند. این مؤلفه را می توان با نسبت شدت سرمایه، که سرمایه را به عنوان درصدی از کل دارایی ها اندازه گیری می کند، و نسبت دارایی ثابت (یا دارایی مشهود)، که نسبت اثاثیه و تجهیزات شرکت به دارایی های آن است، جذب کرد.
در حالی که شدت سرمایه منعکس کننده سرمایه گذاری یک شرکت برای دارایی های ثابت در یک سال معین است، نسبت دارایی ثابت اثر تجمعی اقدامات دارایی سبک بر موجودی دارایی های مشهود را نشان می دهد
جزء دوم ALFO مبتنی بودن آن بر کارمزد است که توسط نسبت هزینه به درآمد محاسبه می شود.
افزایش نسبت کارمزد به درآمد به این معنی است که شرکت ها درآمد بیشتری از فرانچایز و مدیریت ایجاد می کنند تا از بهره برداری از املاک خود.
معیاری که به نسبت کارمزد به درآمد نزدیک است، DEGREE OF FRINCHISING یا همان درجه ی فرانچایزینگ است که نسبتی از کل واحدهای یک شرکت است که تحت قراردادهای فرانچایز اداره می شوند. به طور کلی، شرکت هایی که دارای استراتژی ALFO برای افزایش نسبت در آمد مبتنی بر کارمزد و DOF (درجه ی فرانچایز) خود هستند و به طور همزمان دارایی های ثابت و شدت سرمایه گذاری خود را کاهش می دهند.
تحقیقات قبلی نشان می دهد که ALFO یک استراتژی در شرکتهای فعال در صنعت میزبانی است که به سرعت در حال گسترش می باشد زیرا نسبت درآمد مبتنی بر کارمزد در سطح این صنعت بیش از 75 درصد افزایش یافته است ، از 7.5٪ در سال 2002 به 13.3٪ در سال 2010 رسیده است. مطابق با یافته های فوق ، شرکتهای فعال در صنعت میزبانی بزرگترین خط تجاری در بخش فرانچایز در اقتصاد ایالات متحده از سال 2014 است.
به نظر می رسد همه این شواهد نشان می دهد که استراتژی ALFO در شرکتهای فعال در صنعت میزبانی به طور فزاینده ای محبوب شده است. بنابراین، انتظار داریم مشهودیت دارایی و شدت سرمایه کاهش یابد و نسبت درآمد مبتنی بر کارمزد به درآمد کل و DOF در طول زمان افزایش یابد.
به طور شهودی، استراتژی دارایی سبک می تواند از طریق کاهش امکان استقراض بر ساختار سرمایه تأثیر بگذارد. با توجه به اینکه دارایی های مشهود می توانند به عنوان وثیقه برای استقراض استفاده شوند و نظارت بر آنها هزینه کمتری دارد، اغلب توسط بانکها و وام دهندگان مورد ارجحیت است. حتی در صورت ورشکستگی هتلها یا سازمانها، دارایی های مشهود مانند املاک تجاری می توانند از فرآیند ورشکستگی تا حد زیادی بدون تاثیر بیرون بیایند.
در نتیجه، شرکت هایی که دارایی های مشهود بیشتری دارند، هزینه های پریشانی مالی کمتری دارند و هزینه های تامین مالی از طریق بدهی برای این شرکتها کمتراست و بنابراین می توانند نسبت به شرکتهای با دارایی مشهود کمتر، از وام بیشتری برخوردار شوند. بنابراین، نتیجه این است که داشتن دارایی ثابت مشهود با اهرم ارتباط مثبت دارد.
شدت سرمایه، که معرف میزان سرمایه گذاری است، نشان دهنده جریان های خروجی برای اکتساب، تملک یا تعمیر و نگهداری دارایی های ثابت است. این فاکتور نشان می دهند که شدت سرمایه به طور مستقیم کسری بودجه ی مالی شرکت را افزایش می دهد و نشان می دهد که شرکت هایی که سرمایه گذاری بیشتری دارند، نیازهای مالی بیشتری دارند.
تئوری اولویت بندی سلسله مراتب تامین مالی اصلاح شده برای سرمایه گذاری پیش بینی می کند که با فرض ثابت نگه داشتن متغیر سودزایی، شرکت هایی که سرمایه گذاری بیشتری دارند، نسبتهای اهرمی بالاتری خواهند داشت ، که نشان می دهد بین شدت سرمایه و اهرم رابطه ی مثبت وجود دارد.
استراتژی مبتنی بر کارمزد از طریق تأثیر بر سودآوری و نوسانات سود بر ساختار سرمایه تأثیر می گذارد. یکی از مزایای درآمد حاصل از کارمزد این است که درآمد را تثبیت می کند. با توجه به این واقعیت که صنعت میزبانی نسبت به رکود و افت و خیزهای اقتصادی بسیار حساس است، درآمد مبتنی بر کارمزد جریان وجه نقد ورودی را به فرانچایزدهنده در زمان های خوب و بد تضمین می کند. همچنین مشخص شده است که درآمد مبتنی بر کارمزد با سودآوری شرکت ارتباط مثبتی دارد.
طبق تئوری مبادله، توانایی در ایجاد سود بالاتر و درآمد پایدار میتواند احتمال پریشانی مالی و هزینه سرمایه را کاهش می دهد و منجر به اهرم بالاتر می شود. با این حال، سودآوری بالاتر نیز وجه نقد بیشتری ایجاد می کند که می تواند برای تامین مالی سرمایه گذاری های جدید استفاده شود. بر اساس تئوری سلسله مراتب تامین مالی اصلاح شده (استفاده از سود انباشته در اولویت سرمایه گذاری ها)، شرکت ها وجوه داخلی را به عنوان وسیله ای برای تامین مالی در مقایسه با بدهی بیشتر ترجیح می دهند. از آنجایی که سودآوری و اهرم در جهت مخالف حرکت می کنند، باید بین نسبت درآمد مبتنی بر کارمزد و اهرم رابطه منفی وجود داشته باشد.
همانند نسبت درآمد مبتنی بر کارمزد، DOF یا درجه ی فرانچایزینگ نیز به کاهش نوسانات درآمد ناشی از تغییرات شرایط اقتصادی کمک می کند.
فرانچایز دهنده ها می توانند از طریق حفظ بخشهای سودآورتر به عنوان دارایی شرکت و فرانچایز کردن بخش هایی که از فروش کمتری برخوردارند و قابل پیش بینی نیستند، درآمدزایی خود را تسهیل کنند.
با استفاده از استدلال مشابه، نوسانات کمتر در سود با احتمال ورشکستگی کمتر همراه است که نشان دهنده رابطه مثبت بین DOF و اهرم است. با این حال، از آنجایی که قراردادهای فرانچایزینگ و مدیریت می تواند به فرانچایز دهنده ها و اپراتورها کمک کند تا بدون سرمایه گذاری سنگین در دارایی های ثابت، کسب و کار خود را گسترش دهند، فرانچایزدهنده ها و اپراتورها ممکن است نیازهای مالی کمتری داشته باشند و وثیقه کمتری برای استقراض داشته باشند، که نشان دهنده رابطه منفی بین DOF و اهرم است.
نوسان شدت سرمایه منعکس کننده فعالیت های سرمایه گذاری در سطح صنعت است و لزوما با ALFO در تضاد نیست. مدیران عامل شرکت هایی که دارای درامد مبتنی بر کارمزد هستند می توانند سطح ALFO خود را بر اساس نیازهای مالی خود تنظیم کنند. به طور خاص، مدیران عامل رستوران های زنجیره ای فرانجایز کننده می توانند با اجرای سطوح بالاتر ALFO، ظرفیت بدهی را افزایش دهند.
برای افزایش ALFO و DOF و برای دستیابی به نسبت درآمد مبتنی بر کارمزد بالا، فرانجایز کنندگان باید از نظر رقابتی برای فرنچایز شوندگان بالقوه جذاب باشند، چرا که فرانچایز شوندگان بیش از هر چیز به دانش فنی و عملیاتی و سیستم ارائه شده توسط برند، و به دنبال آن شناخت نام فرانچایز، امکان داشتن چندین هتل و شعبه، خدمات پشتیبانی فرانچایز، و سودآوری بالقوه اهمیت می دهند .
به عبارت دیگر، فرانچایزگرها باید خدمات خود را برای فرانچایز بهبود بخشند و ارزش ویژه برند خود را از طریق استفاده از فناوری و وفاداری برای به دست آوردن قراردادهای بیشتر فرانچایز و مدیریت افزایش دهند.
طبق آنچه که در بالا مطرح شد، به نظر می رسد که زمان آن رسیده باشد که هتلداران و هتلهای ایران نیز به جای صرف سرمایه بر روی ساخت و ساز و تملک ساختمانها، بر روی بستن قراردادهای مدیریتی و یا فرانچایزینگ متمرکز شوند تا نه تنها سرعت رشد برند و ردپای جغرافیایی خود را افزایش دهند، بلکه بتوانند برند خود را در مقابل چالشهای اقتصادی و سیاسی که تاثیر مستقیم بر عملکرد هتلها دارند حفظ و بیمه نمایند.
✍️ مهدا تدبیری – دستیار مدیر کل گروه هتلهای اسپیناس







